مرکز آفرینشهای هنری معبر
مرکز آفرینشهای هنری معبر
پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:لبخند , رضایت , امام, :: 17:9 ::  نويسنده : معبری به سمت خدا

السلام علیک یا نور الله الذی یهتدی به المهتدون

در خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بود و مشغول گفتگو با حضرت بود که جمعی از اهل بصره برای ورود و دیدار ایشان اذن خواستند. امام به یونس دستور دادند که به پستوی خانه برود و تا به او اجازه نداده اند بیرون نیاید.

دقایقی از حضور میهمانان گذشت و صحبت به یونس و فعالیت های او رسید. هر کدام تا توانستند از یونس بدگویی و گلایه کردند که او بر ضد شما فعالیت دارد و افکارش انحرافی است و ... . در پاسخ آن ها امام تنها سر به زیر انداختند و سکوت نمودند...

یونس همه را می شنید اما اجازه نداشت تا بیرون بیاید. قطرات اشک بر صورتش نشست و زانوانش را در بغل گرفت. چه باید می کرد؟؟؟

مدتی گذشت و میهمانان مرخص شدند. امام یونس را صدا زدند تا بیرون بیاید. یونس با چشمانی قرمز و صورتی اشک آلود وارد شد. بغض گلویش را گرفته بود...

امام نگاه پر رافتشان را بر چهره ی غمزده ی یونس دوختند. نگاهی که انگار آب بود بر دل آتش زده اش... و در همان حال فرمودند: سبب گریه ات چیست؟

سوال امام یونس را به هق هق انداخت. آقا دیدید چه ها پشت سرم گفتند و مرا بی جهت متهم ساختند؟ من ... من هر چه کرده ام به نیت دفاع از حریم شما بوده است

امام فرمودند: یونس اگر در یک دست مقداری گِل باشد و در دست دیگر مرواریدی سپید و همه بگویند آن قطعه گِل مروارید است آیا تو سخنشان را می پذیری؟

یونس گفت: نه آقا. من به چشم خود مروارید را می بینم. چگونه چنین حرفی را باور کنم؟

فرمودند: یونس! تو را چه باک که همه ی عالم مذمتت کنند و بدگویی ات را نمایند هنگامی که ولی خدا از تو خرسند و راضی است؟؟؟

لبخند رضایت امام برای تو کافی است...

بحار الانوار ج2، ص 66، باب 13

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

درباره سمت خدا

مرکز آفرینشهای هنری موسسه معبر ارائه مطالب دینی و انقلابی و مرتبط با شهدا در قالب هنر طراحی عکس و پوستر و .. ساخت مستند شهدا و ... طراحی نمایشگاه های مرتبط با شهدا و انقلاب اسلامی سازی نرم افزار ها ارتباط با مدیر ، انتقاد و پیشنهاد و سفارش طراحی در تلگرام @maabar1
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها

نويسندگان